بزرگترین خطر براى انسان آن است که از گناهان خود غافل شود از حکمتهاى امام صادق «علیه السلام»: إذا رأیتم العبد یتفقد الذنوب من الناس ناسیاً لذنبه فاعلموا أنه قد مکر به.(تحف العقول صفحه 364 (اگر کسى همواره به دنبال کشف عیوب مردم بوده و گناهان آنان را تفحص نماید اما گناهان و خطاهاى خود را فراموش کند، چنین انسانى دچار مکر و فریب شده و به وادى خطرناکى دچار شده است. زیرا بزرگترین خطر براى انسان آن است که از گناهان خود غافل شود چون این امر موجب مىگردد که در صدد اصلاح خود برنیاید و چنین فردى فریب خورده است. بقیه در ادامه مطلب
******************************************************************* اگر کسى به زیور علم و دانش آراسته نباشد نمىتوان او را خوشبخت و سعادتمند دانست از حکمتهاى امام صادق «علیه السلام»: لاینبغى لمن لم یکن عالماً أن یعدّ سعیداً، ولا لمن لم یکن ودوداً أن یعدّ حمیداً، ولا لمن لم یکن صبوراً أن یعدّ کاملاً، ولا لمن لا یتقى ملامة العلماء وذمّهم أن یرجى له خیر الدنیا والآخرة، وینبغى للعاقل أن یکون صدوقاً لیؤمن على حدیثه وشکوراً لیستوجب الزیادة. (تحف العقول صفحه 364)
از دیدگاه اسلام، ارزش علم و دانش تا آنجا است که مىفرماید اگر کسى به زیور علم و دانش آراسته نباشد نمىتوان او را خوشبخت و سعادتمند دانست. البته همه علومِ سودمند منزلت والایى دارند لکن بدیهى است که اگر ملاک سعادت را علم بدانیم طبعاً همه علوم در یک پایه نیستند بلکه هر علمى که بیشتر عامل سعادت و خوشبختى براى فرد و جامعه باشد ارزش بیشترى دارد. و کسى که طبیعت دوستى و مهربانى ندارد و همیشه و با همه کس سر جنگ و دشمنى دارد انسان پسندیدهاى نیست. و کسى که صبر و بردبارى و پایدارى ندارد سزاوار نیست که انسان کاملى شمرده شود، زیرا صبر اولین منزل کمال است. کسى که صبر ندارد با برخورد به اولین مشکل از پاى مىنشیند و در نتیجه در هیچ زمینهاى نمىتواند به سرمنزلِ کمال برسد. و کسى که از ملامت و مذمّت عالمان و دانشمندان باکى ندارد، براى او امید نیکبختى در دنیا و آخرت نیست. ******************************************************************* خشیت و ترس از خدا، ناشى از علم و آگاهى است از حکمتهاى امام صادق «علیه السلام»: کَفى بخشیة الله علماً. وکفى بالاغترارِ به جهلاً ) .تحف العقول صفحه 364(
خشیت و ترس از خدا، ناشى از علم و آگاهى است؛ زیرا کسى که اجمالاْ بداند خداوند، چه قدر به او نعمت داده و چه حق عظیمى به گردن او دارد و نیز گوشهاى از عظمت نامتناهى الهى را درک کند و به عدل او در بین مخلوقاتش آگاه باشد و آنگاه کوتاهىها و تقصیرات و جرائم و انحرافات و سرکشىهاى خود را در نظر گیرد، طبعاْ خوف الهى در دلش جاى گزین می شود. نقطهى مقابل خشیت، اغترار و فریبخوردگى است یعنى انسان خاطر جمع باشد که وظائفش را انجام داده و خدا دیگر با او کارى ندارد با این که امام سجاد(علیه السلام) مىفرماید: اما انت فاهل ان لایغتربک الصدیقون، و این غرور و فریفتگى، ناشى از جهل و ناآگاهى است.
|